جدول جو
جدول جو

معنی قبل از - جستجوی لغت در جدول جو

قبل از
پیش از
تصویری از قبل از
تصویر قبل از
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قزل گز
تصویر قزل گز
راش، درختی جنگلی با ساقه قطور، برگ های ضخیم و گل های خوشه ای که چوب آن در صنعت کاربرد دارد، الاش، چلر، الش، قزل آغاج، چهلر، مرس، آلش، آلاش، قزل آغاجغ، راج، آلوش
فرهنگ فارسی عمید
(نَ بُ دَ)
آشکارا و نمایان. (ناظم الاطباء) : رایته قبلیاً، دیدار کردم او را آشکارا و نمایان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(پَ / پِ)
سازندۀ قفل. رجوع به قفل شود
لغت نامه دهخدا
(خَ چَ)
سازندۀ مبل. آنکه میز وصندلی و نیمکت های راحتی سازد. و رجوع به مبل شود
لغت نامه دهخدا
پیش از آن مقابل بعد ما. یا قبل ما که. پیش از آنکه مقابل بعد ما که: و قبل ما که ملک بچشم حدس و فراست آن نقش از صفحات حال اشتر خوانده بود من دانسته بودم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قزل گز
تصویر قزل گز
ترکی چلر چلهر آلاش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قفل ساز
تصویر قفل ساز
کوپله ساز چلنگر چیلانگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلب ساز
تصویر قلب ساز
نبهره گر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قول گز
تصویر قول گز
(درآستارا) گول گز ک راش (گویش گیلکی) از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبل ساز
تصویر مبل ساز
مانه ساز کتساز آنکه میز و صندلی و نیمکت و امثال آن سازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قفل ساز
تصویر قفل ساز
چیلانگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قبل از عمل
تصویر قبل از عمل
Preoperative
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قبل از تولد
تصویر قبل از تولد
Prenatal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قبل از عمل
تصویر قبل از عمل
préopératoire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قبل از تولد
تصویر قبل از تولد
prénatal
دیکشنری فارسی به فرانسوی
فلامینگو که به خاطر رنگ سرخ پاهایش، شهید غاز نیز گویند
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از قبل از تولد
تصویر قبل از تولد
prenataal
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قبل از عمل
تصویر قبل از عمل
pre-operatief
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قبل از تولد
تصویر قبل از تولد
prenatale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قبل از عمل
تصویر قبل از عمل
pre-operatorio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قبل از عمل
تصویر قبل از عمل
ऑपरेशन पूर्व
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از قبل از عمل
تصویر قبل از عمل
preoperatorio
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قبل از عمل
تصویر قبل از عمل
дооперационный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قبل از تولد
تصویر قبل از تولد
до народження
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قبل از عمل
تصویر قبل از عمل
доопераційний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قبل از تولد
تصویر قبل از تولد
prenatalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قبل از عمل
تصویر قبل از عمل
przedoperacyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قبل از تولد
تصویر قبل از تولد
pränatal
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قبل از عمل
تصویر قبل از عمل
präoperativ
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قبل از تولد
تصویر قبل از تولد
дородовой
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قبل از تولد
تصویر قبل از تولد
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قبل از عمل
تصویر قبل از عمل
pré-operatório
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قبل از تولد
تصویر قبل از تولد
प्रसवपूर्व
دیکشنری فارسی به هندی